۱۳۹۳ دی ۲۸, یکشنبه

نقش تلقین در درمان اضطراب

نقش تلقین در درمان اضطراب
درمان اضطراب
وقتی صحبت از «اضطراب» ‌یا «فشار روانی» به میان می آید، در واقع منظور نحوه واکنش فرد به موقعیت های دشوار و چالش برانگیز است. مغز انسان تحت تأثیر محرک های زیادی است که آگاهانه و ناآگاهانه آن را ایجاد می کند.
محرک ها از سه ناحیه، محیط خارجی، مغز و بدن تأثیر می گیرند. در واقع محیط خارجی از طریق حواس، مغز از طریق محرک های عاطفی و بدن با واکنش هایی که حالت آماده باش به مغز می دهد، به مغز فشار آورده و حالت «اضطراب»‌ شکل می گیرد.
پس اگر مغز باری بیشتر از توان خود بردارد و پیام های زیاده از حدی دریافت کند که قادر به جوابگویی آن نشود، ما را دچار اضطراب می کند.
نشانه های اضطراب
به طور کلی نشانه های اضطراب به دو دسته تقسیم می شوند:
علائم فکری و علائم جسمی.
اول) نشانه های فکری اضطراب
۱٫ دلهره یا همان دلشوره بی دلیل و احساس بی قراری
۲٫ طرز بیان تند وتیز و قطع ناگهانی صحبت
۳٫ تند مزاجی یا همان از کوره در رفتن بر سر موضوعات کوچک
۴٫ بی خوابی، خواب سبک و رویاها و کابوس های هولناک
۵٫ خستگی که با استراحت و خواب برطرف نشود.
۶٫ افسردگی و لذت نبردن از زندگی
۷٫ نبودن دقت و تمرکز و هجوم افکار پریشان کننده
۸٫ ناسازگاری با دوستان و آشنایان
۹٫ بی قراری و از این شاخه به آن شاخه پریدن
۱٫ وسواس نسبت به منظم و مرتب بودن سر و وضع خود

(درمان اضطراب)
دوم) نشانه های جسمی اضطراب
۱٫ تپش قلب برای آمادگی بیشتر بدن
۲٫ سوء هاضمه یا درد معده شبیه زخم معده
۳٫ یبوست یا اسهال ناشی از واکنش بدن به اعلام آماده باش
۴٫ سرخ و سفید شدن پوست و گاهی جوش های پوستی
۴٫ سردردها و میگرن های عصبی
انگیزه های اضطراب
برخی از انگیزه های بشری، مشترک هستند.
۱٫ ناامنی، یکی از مواردی است که می تواند به اضطراب منجر شود.
همه ما انسان ها در معرض ناامنی های مختلف قرار می گیریم و همین امر، ریشه بسیاری از اضطراب های ماست؛ ناامنی شغلی، ناامنی جسمی و…
۲٫ وابستگی انسان و ناتوانی و متکی بودن به دیگران، عاملی است که باعث گریز اطرافیان انسان می شود و البته منزوی بودن و تنهایی، خود عاملی است برای اضطراب بیشتر.
۳٫ هوش و نحوه استفاده ما از هوشمان در مقابل مسائل و مشکلات پیش رو می تواند ریشه های اضطراب آلود ذهنی در مقابل ناملایمات باشد.
همان طور که مشاهده می شود بسیاری از انگیزه های اضطراب در باطن و ضمیر ما قرار دارد و به راحتی نمی توانیم از شر آن ها خلاص شویم.
آیا می توان با تلقین، تغییر درونی ایجاد کرد؟
باید توجه داشت که افکار از دو طریق مشخص در مغز پذیرفته می شوند:
الف)‌ هر فکری که به سر ما راه می یابد، ‌در ذهن ما تجزیه و تحلیل می شود و با همین روش، ارزیابی شده، قبول یا رد می شود.
ب) از طرف دیگر قبول هر فکر بیش از آنکه به قدرت و توان همان فکر بستگی داشته باشد به احساس ما از‌ آن سوژه القا کننده فکر، بستگی دارد. فرایند پذیرش غیر قاطع ایده ها، « تلقین» نام دارد.
هنگامی که ما در حالت بحرانی – عصبی و اضطراب شدید به سر می بریم تفکر ما در برابر هر نوع روش ذهنی بی تأثیر می ماند،‌ ولی در این حال در مقابل هر تلقینی انعطاف مناسب و معقولی از خود نشان می دهد.
تلقین، یکی از عوامل از بین برنده اضطراب است؛ به ویژه اگر در حین اجرای تمرین های آرام سازی روح و جسم انجام شود.
بیشتر مردم فکر می کنند آرام سازی بدن کاری ندارد، اما آرام سازی فکر از محالات است، اما هر کس بتواند بر جسم خویش تسلط یابد، سلطه بر ذهن هم آسان می شود؛ پس به نظر می رسد ابتدا باید با روش های آرمیدگی، جسم را آرام کرد و سپس مغزی را که در حالت فعالیت است، آرام ساخت و اندیشه های ناخواسته را پس راند و در نهایت با تلقین و جملات مناسب که آرامش را به ارمغان می آورد، به اعصابی آرام و راحت دست یافت و این معضل اضطراب را پس راند.
درمان اضطراب

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر